پری دریایی
You Are Always In My Heart
 
 
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 15:12 ::  نويسنده : پری

اگر به زندگی افراد دور و برتان نگاه كنید، هزار و یك دلیل برای حسرت خوردن پیدا می‌كنید. ممكن است شیوه محبت كردن، حرف زدن، حمایت كردن و حتی شیوه‌ای كه زوج‌های دیگر با هم وقت می‌گذرانند و تفریح می‌كنند، این احساس را در شما ایجاد كند كه زندگی مشترك‌تان بیش از حد یكنواخت و بی‌هیجان شده! گاهی هم به‌خودتان نگاهی می‌اندازید و فكر می‌كنید كیلومترها با آنچه از خود انتظار داشته‌اید، فاصله دارید و به همین دلیل ازدواج و همسرتان را به‌عنوان اولین مقصرها معرفی می‌كنید اما واقعیت چیز دیگری است. شاید شما زیاد از حد خودتان را به دست سرنوشت سپرده‌اید و به جای اینكه فكری به حال زندگی‌تان كنید، منتظر هستید عشق و آرامش از آسمان به شما برسد. اگر فكر می‌كنید در زندگی دیگران چیزی برای حسرت خوردن وجود دارد، دست روی دست نگذارید و یك بار دیگر نگاهی به اشتباهات كوچكی كه هر روز در زندگی‌تان اتفاق می‌افتد، بیندازید. با این راهكار‌ها زندگی مشترك شما نو و زیبا می‌شود.

 



 

با خوشحال‌ها وقت بگذرانید
 


فقط یك هفته امتحان كنید؛ با شادترین خانواده‌هایی كه دور و برتان می‌شناسید معاشرت كنید و تاثیرش را روی زندگی مشترك‌تان ببینید. محققان راست می‌گویند، خنده مسری است! آنها معتقدند اگر با آدم‌های شاد وقت بگذرانید، خودتان هم شاد و سرزنده می‌شوید و اگر با آدم‌های بدبین و كج‌خلق معاشرت كنید، خودتان هم منتقد زمین و زمان می‌شوید و اگر هم با زن و شوهرهایی كه مدام با هم بحث می‌كنند زیاد رفت‌وآمد كنید، به مرور خودتان هم به یك زن و شوهر غرغرو تبدیل می‌شوید. این ادعا به‌ نظرتان عجیب و غریب می‌آید و باورش نمی‌كنید؟ توصیه ما این است كه تنها مدتی امتحانش كنید و بعد در مورد مؤثر یا بی‌اثر بودنش قضاوت كنید.

 



 

او را مقصر ندانید
 


فكر نكنید كه دیگران مسئول احساسات شما هستند و اگر احساس خوشبختی نمی‌كنید، همسرتان گناهكار است. شما هم او را می‌شناسید و هم اوضاع زندگی‌تان را می‌دانید، پس سعی كنید با توجه به امكانات موجود، به سمت خوشبختی بروید. جمله‌هایی مثل  تو خواستی، تو نگذاشتی، تو نتوانستی و... هیچ كمكی به خوشبخت‌تر شدن شما نخواهند كرد پس به جای اینكه همسرتان را متهم كنید، خودتان دست به كار شوید و بگویید من می‌خواهم، من می‌توانم! حق با شماست؛ شما نمی‌توانید در تمام این مسیر به تنهایی تصمیم بگیرید و به تنهایی پیش بروید، پس به همسرتان بگویید به چه كمكی احتیاج دارید و برایش توضیح دهید چطور می‌تواند از شما حمایت كند.

 



 

مرزها را تعیین كنید
 

 

فكر می‌كنید چه كاری درست است و چه كاری اشتباه؟ از نظر شما كدام كار عادلانه است و كدام نه؟ چه باورهایی برای شما ارزشمندترند و از كدامیك می‌توانید بگذرید؟ به تمام این سؤال‌ها فكر كنید و جواب هیچ كدام‌شان را نادیده نگیرید. اگر برای قضاوت در مورد هر موضوعی منتظر نظر دیگران باشید، هیچ وقت خوشبخت نخواهید شد. سعی كنید بیشتر در مورد باورهای‌تان فكر كنید و وقتی در موردشان به ثبات رسیدید، دیگر نگذارید كسی برای تغییر دادن این ارزش‌های ارزشمند به شما فشار بیاورد حتی اگر این فرد همسرتان باشد. قرار نیست میان شما و همسرتان یك جنگ خانوادگی راه بیندازیم اما شما با نهایت آرامش و عشق باید او را با مرزبندی‌هایتان آشنا كنید و از او بخواهید به آنها احترام بگذارد.

 



 

اینجا باید شجاع باشید
 


اگر برای زندگی‌تان برنامه‌ای دارید، آرزوهایتان را جدی بگیرید. نگذارید مشكلات زندگی شما را از اهداف‌تان دور نگه دارد اما اجازه هم ندهید اهداف دوران مجردی‌تان زندگی مشترك‌تان را تحت تاثیر قرار دهد. برای اینكه هر دوی این ابعاد را در كنار هم داشته باشید، باید اهداف‌تان را با توجه به وضعیت موجود، شرایط مالی، زمانی و محدودیت‌های بعد از زندگی مشترك تعدیل كرده و بدون كنار كشیدن، مسیری را تعریف كنید كه در شرایط فعالیت‌تان هم بتوانید به آن برسید.

باز هم می‌گوییم جنس موفقیت، هدف‌گذاری و مسیری كه برای رسیدن به موفقیت انتخاب می‌كنید، قطعا با دوران مجردی‌تان تفاوت دارد. شاید راهتان كمی سخت‌تر و طولانی‌تر و اهداف‌تان كمی محدود‌تر شده باشد اما باز هم اگر با شجاعت برای رسیدن به آنها قدم برندارید، خیلی زود از سبك زندگی‌ای كه انتخاب كرده‌اید، پشیمان خواهید شد.

 



 

تنها نمانید
 


مدام در خانه و كنار هم ماندن یكی از آرزوهایی است كه خیلی از زن و شوهرها در ماه‌های قبل از ازدواج‌شان برای رسیدن به آن لحظه‌شماری می‌كنند اما بعد از رفتن زیر یك سقف، این آرزو شكل دیگری به‌خود می گیرد. خانه نشین بودن بعد از ازدواج می‌تواند به مرور شما را از هم دورتر كند. پس سعی كنید هر هفته یك پیك‌نیك كوچك برپا كنید و از مسافرت‌های ساده و هرازگاهی هم نگذرید. قبول داریم كه هزینه‌های زندگی مشترك بسیار زیاد است ولی نباید به این بهانه معاشرت‌هایتان را كمتر كنید. سعی كنید سادگی را به مهمانی‌های‌تان بیاورید تا بتوانید هرچه بیشتر از این تنهایی 2 نفره فاصله بگیرید و برای زندگی مشترك‌تان زنگ تفریح قائل شوید.

 



 

از یكنواختی بپرهیزید
 


تصور اینكه زندگی بعد از ازدواج یكنواخت و خسته‌كننده شده و فكر كنید در این زندگی آنقدر حل شده‌اید كه از آن لذتی نمی‌برید،تصور رایجی است اما به هیچ وجه طبیعی نیست. خیلی از زن و شوهرها نمی دانند چطور ازدواج‌شان را از هیجان و تجربه‌های تازه پر‌كنند و به همین دلیل در چنین باتلاقی می افتند. اگر نمی‌خواهید درگیر چنین حسی شوید، به جای اینكه به عادت های موجود، تن بدهید، سعی كنید گاهی از آنها فرار كنید و از راه‌های تازه‌ای به‌دنبال عشق و شادی بگردید. اگر احساس می‌كنید پیشرفت شغلی‌تان، حس كسالتی را به زندگی‌تان وارد كرده، كمی از كارتان فاصله بگیرید و اگر فكر می‌كنید دور بودن‌تان از دوست های قدیمی یا تجربه‌هایی كه به زندگی‌تان معنا می‌دهد شما را به این حس دچار كرده، خودتان را از لاك بیرون بیاورید و كمی هیجان به‌خودتان تزریق كنید.

 



 

از تغییر نترسید
 


باور كنید تغییر همیشه بد نیست. شمایی كه 10 سال است با هم زندگی می‌كنید، قطعا نمی‌توانید و نباید هم بتوانید ارتباطی مثل روزهای نامزدی‌تان داشته باشید. از تغییراتی كه به مرور در احساسات و سبك زندگی‌تان ایجاد می‌شود نترسید و تنها سعی كنید آنها را به دلپذیرترین شیوه ممكن پیش ببرید. هر مرحله از زندگی مشترك می‌تواند زندگی، احساسات و اهداف شما را زمین تا آسمان تغییر دهد، پس بی‌گدار به آب نزنید و بدون آمادگی برای این تغییرات، وارد یك مرحله جدید نشوید. دنبال اتفاق خارق‌العاده‌ای نگردید، خوشبختی همین اتفاقات روزمره دور و برتان است؛ همین كه در كمال سكوت كنار هم بنشینید و تلویزیون ببینید و برای رفتن به سفر، طول یك جاده را با هم رانندگی كنید و همین كه وقتی یكی‌ از شما از راه می‌رسد، آن یكی، آماده پذیرایی از او باشد كافی است. به زندگی‌های اطراف‌تان نگاه نكنید، زیرا ارتباطی كه شما از راه دور می‌بینید، واقعا آن چیزی نیست كه در یك زندگی می‌گذرد پس برای خوشبخت بودن به‌دنبال یك آرامش هر روزه بگردید و از هر راه كه می‌توانید آن را به زندگی‌تان بیاورید.
 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : پری

چاله آبی بزرگ در بلیز

S A L I J O O N



خم نعل اسب کلرادو رود، آریزونا

S A L I J O O N



شاخ طلایی، کرواسی

S A L I J O O N



کوه Uluru ،  استرالیا

S A L I J O O N



Alesund، نروژ

S A L I J O O N



جزیره آتشفشانی Aogashima ، ژاپن

S A L I J O O N



دره ده قله، دریاچه سنگ وخاکی که در اثر توده یخ غلتان جابجا وانباشته شده، آلبرتا، کانادا

S A L I J O O N



تونل عشق - تونل قطار قدیمی در Kleven، اوکراین

S A L I J O O N



ریودوژانیرو، برزیل

S A L I J O O N



Capilano  کانادا

S A L I J O O N



Preachers Rock، نروژ

S A L I J O O N



بودا در جزیره هنگ کنگ

S A L I J O O N



Iguazu فالز، مرز برزیل و آرژانتین

S A L I J O O N



Manarola، ایتالیا

S A L I J O O N



شرق ایسلند

S A L I J O O N



کوه جید، سنت لوسیا

S A L I J O O N



 Provence در فرانسه

S A L I J O O N



 ایسلند
غار کریستال

S A L I J O O N



مزارع برنج در یوننان، چین

S A L I J O O N



مالدیو

S A L I J O O N



دریاچه Plitvice ، کرواسی

S A L I J O O N



Zakynthos، یونان

S A L I J O O N



شهر نیویورک

S A L I J O O N



ونکوور کانادا

S A L I J O O N



رودخانه آمازون

S A L I J O O N



فرشته فالز، Venezuala

S A L I J O O N



 تالاب آبی، ایسلند

S A L I J O O N



بارسلونا، اسپانیا

S A L I J O O N



ماچو پیچو در پرو

S A L I J O O N



صومعه بودایی، هیمالیا

S A L I J O O N



تونل Wisteria در باغ Kawachi فوجی، ژاپن

S A L I J O O N




تپه های شنی در پرو

S A L I J O O N



جشنواره فانوس، چیانگ مای، تایلند

S A L I J O O N



آبشار Seljalandsfoss ، ایسلند

S A L I J O O N



پارک Adirondack ، نیویورک

S A L I J O O N


 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 12:24 ::  نويسنده : پری

 

آیا می دانستید افرادی که بنظر خیلی قوی می رسند، معمولاً خیلی حساس هستند و کسانی که بیشترین مقدار مهربانی را به معرض نمایش می گذارند، بیشترین صدمه را دیده اند؟ آیا می دانستید آنهایی که تظاهر می کنند نیازی به عشق ندارند، بیشتر از همه به آن محتاجند؟ اشخاصی که از همه نگهداری می کنند خودشان از همه بیشتر نیازمند مراقبتند و کسانی که زیاد لبخند می زنند ممکن است در زمان تنهایی بیشترین گریه را بکنند.
 




 

 




 

 





 

 





 

 




 

 




 

 




 

 





 

 



 




 

 




 

 




 

 




 

 




 

 




 

 

 



دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 12:22 ::  نويسنده : پری

سحر بی نیاز , دومین دختر ایرانی برنده مسابقه ملکه زیبایی کانادا

 

باز هم یک ایرانی، دختر شایسته کانادا شد سحر بی‌نیاز دختر ایرانی تبار شب گذشته در رقابت با دختران زیبای کانادا به عنوان ملکه زیبایی معرفی شد.

سحر ۲۶ ساله در هند متولد شد و به همراه خانواده خود چند سال در ایران زندگی کرد سپس به کانادا مهاجرت کرد. او که در ونکوور به عنوان مدل تبلیغاتی فعالیت می‌کند با ۶۱ دختر دیگر رقابت کرد. این برای دومین بار است که یک دختر ایرانی در کانادا به عنوان ملکه زیبایی می‌رسد.


سحر بی‌نیاز یک مدل و بازیگر کانادایی ایرانی‌تبار است. او بارها در مسابقات دختر شایسته کانادا شرکت کرده است و به عنوان بازیگر حرفه‌ای سینما و تلویزیون نیز فعالیت می‌کند.سحر در هند به دنیا آمده، اما در ایران بزرگ شده است. او هم‌اکنون در شهر ونکوور کانادا اقامت دارد. او شرکت درمسابقات دختر شایسته را در همین شهر آغاز کرد. او در میان سه فرزند خانواده کوچکترین آنها است


نازنین جم همسر وزیر دفاع کانادا که یک کرد ایرانی است پیش از این نیز به این مقام دست یافته بود. سحر بی‌نیاز قرار است در دسامبر آینده کانادا را در مسابقات جهانی نمایندگی کند. او اکنون در دانشگاه بریتیش کلمبیا تحصیل می‌کند و علاوه بر فعالیت در بازار تبلیغات به عنوان هنرپیشه در سریال‌های تلویزیونی نیز ظاهر می‌شود.



آنچه رقابت‌های امسال انتخاب ملکه زیبایی را متفاوت جلوه داده است شرکت یک پسر دختر شده‌ای است که در پی شکست در ورود به مرحله پایانی به شدت گریه کرد. جینا تالاکووا توانست بین ۱۲ رقابت کننده تا مرحله حساس مسابقه انتخاب ملکه زیبایی پیش رود اما از رسیدن به دور بعدی بازماند.

او اولین دو جنسیتی است که در چنین رقابت‌هایی شرکت می‌کند. جینّا تالاکووا ۲۳ سال پیش پسر به دنیا آمد. چهار پنج ساله بود که خانواده‌اش دریافتند که پسرشان، وضع متفاوتى دارد.



با مشورت پزشکان به مدت ۱۰ الى ۱۲ سال تحت درمان هورمونى قرارش دادند. در ۱۹ سالگى عمل جراحى تغییر جنسیت بر او انجام شد. اما ۲ سال گذشت تا توانست در ۲۱ سالگى شناسنامه اى با عنوان «خانم» بگیرد. این مسابقات در شهر تورنتوى کانادا برگزار شد. چنین مسابقه اى همه ساله در سطح کانادا غالباً بیش از ۱۰۰ میلیون تماشاگر داشته که در امریکا و کانادا جزئیات آن را از طریق تلویزیون‌ها دنبال مى کنند. در رقابت‌های امسال همچنین ۴ دختر عرب نیز شرکت داشتند که از بین آن‌ها مجد السعودی که یک اردنی تبار است توانست به عنوان دوم دست یابد.



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 

برادر

 

شخصي به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك ماشین كه رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"
پل سرش را به علامت تائید تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است كه برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این كه دیناری بابت آن پرداخت كنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای كاش..."
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزویی می خواهد بكند. او می خواست آرزو كند. كه ای كاش او هم یك همچو برادری داشت. اما آنچه كه پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
" ای كاش من هم یك همچو برادری بودم."
پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با یك انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی كه از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش كنم كه بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید كه پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد كه توی چه ماشین بزرگ و شیكی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی كه دو تا پله داره، نگهدارید."
پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت كه پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر كوچك فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل كرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره كرد :
" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه كه طبقه بالا برات تعریف كردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نكرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری كه همیشه برات شرح می دم، ببینی."
پل در حالی كه اشكهای گوشه چشمش را پاك می كرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند


 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت

باعث شد تا پسرک عاشق شود و با تهدید و داد و هوارو عربده بالاخره کاری کرد که باهم دوست شدن

دخترک نگاهی به ساعتش کرد و میون حرفای پسرک پرید و گفت:

من دیرم شده زودی باید برم خونه...

همیشه همین جور بوده هر وقت دخترک پسرک را میدید زود باید بر میگشت...

پسرک معطل نکرد و کادویی که برای دخترک خریده بود رو با کلی اشتیاق به دخترک داد

دخترک بی تفاوت بسته را گرفت و تشکری خشک و خالی کرد...

حتی کنجکاویی نکرد داخل بسته رو ببیند پسرک خواست سر سخن روباز کند که دخترک گفت :

وای دیرم شد..من دیگه برم خداحافظ...

خداحافظی کردند و پسرک در سوک لحظه جدایی ماتم گرفت و رفتن معشوق را نظاره کرد ....

دخترک هراسان و دل نگران بود...

در راه نیم نگاهی به بسته انداخت ...یه خرس عروسکی خوشگل بود..

هوا دیگه داشت کم کم سرد میشد

وسرعت ماشین هاییکه رد میشدند ترس دخترک رو از دیر رسیدن بیشتر میکرد
پسره مثل همیشه ۵ دقیقه تاخیر داشت

اما بازم مثل همیشه ریلکس بود...دخترک سلام کرد و پسر پاسخ گفت
دخترک بی درنگ بسته را به پسر داد و نگاه پر شوقش را به نگاه پسر دوخت.

پسر نیم نگاهی به بسته انداخت و گفت: مرسی...

بسته را باز کرد و ناگاه چشمش به نامه ای افتاد که عاشق خوش خیال دخترک برای او نوشته بود...

لبخندی زد و به روی خود نیاورد...

چند دقیقه ای را با هم سپری کردن

و باز مثل همیشه خداحافظی و نگاه ملتمس عاشقی که از لحظه ی وداع بیزار است..

این بار دخترک عاشق بود و پسره معشوق او..

معشوقی که شاید جسم اون سر قرار با 5 دقیقه تاخیر حاضر شده بود ،

اما دلش از لحظه اول جای دیگه ای بود ........

کمی آن طرف تر صدای جیغ لاستیکی دخترک و پسر را متوجه نقطه ای در آن طرف کرد..

پسرکی در زیر چرخ های ماشین جان می داد
و آخرین نگاهش دوخته شده به معشوقه ای بود که به او خیانت کرده بود



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com

 عکس های جالب و عاشقانه جدید | www.irannaz.com



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:52 ::  نويسنده : پری

 

 كريسمس



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:45 ::  نويسنده : پری

لبخند چیزی فراتر از نشان دادن خوشایند بودن چیزی است. تحقیقات روانشناسی 10 فایده لبخند زدن را بیان می‌کنند.

آدمها همیشه لبخند می‌زنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده می‌کنیم زیرا لبخند می‌تواند پیام‌های مختلفی را به دیگران برساند.

در زیر به 10 روشی که می‌توان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن، جذابیت، اجتماعی بودن و ویژگی‌های بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد، اشاره می‌کنیم.
 


1. تشویق دیگران برای اعتماد به شما


2. جلب ملایمت و ارفاق دیگران


وقتی افراد کار بدی انجام می‌دهند و دستگیر می‌شوند معمولاً لبخند می‌زنند. آیا این کار برایشان فایده‌ای دارد؟

براساس تحقیقی که توسط لافرانس (LaFrance) و هِچ (Hecht) در 1995 انجام گرفت، می‌تواند اینطور باشد. ما با کسانیکه قانونشکنی کرده‌اند، اگر بعد از آن لبخند بزنند، با ملایمت و ارفاق بیشتری برخورد می‌کنیم. مهم نیست که لبخندی دروغین باشد، لبخندی از روی بیچارگی باشد یا یک لبخند واقعی، همه آنها باعث می‌شود برای فرد خاطی کمی تحفیف قائل شویم.

به نظر می‌رسد که به این دلیل در این مورد موثر است که تصور می‌کنیم افرادی که بعد از قانون شکنی لبخند می‌زنند، قابل‌اعتمادتر از آنهایی هستند که لبخند نمی‌زنند.
 


3. رهایی از خطاهای اجتماعی


فراموش کردید به مناسبت سالگرد ازدواجتان برای همسرتان هدیه بخرید؟ اسم یک مشتری مهم را فراموش کرده‌اید؟ سهواً یک بچه کوچک را لگد زدید؟ اگر چنین مواردی برای شما هم پیش آمده باشد، احتمالاً خجالت‌زده شده‌اید.

عملکرد خجالت این است که شما را از مکان‌های اجتماعی پرفشار بیرون کند. لبخند‌های از روی خجالت با پایین انداختن سر همراه است و خیلی وقت‌ها هم یک خنده کوتاه احمقانه به آن اضافه می‌کنیم. این کار برای این انجام می‌شود که باعث شویم فرد مقابل اشتباه سهوی ما را فراموش کرده و سریعتر ما را ببخشد.
بنابراین لبخند از روی خجالت به ما کمک می‌کند از زندان رها شویم.
 


4. چون درغیراینصورت احساس بدی پیدا خواهم کرد


گاهی‌اوقات به این دلیل لبخند می‌زنیم که هم مودبانه است و هم اینکه بعد از آن احساس بدی پیدا نمی‌کنیم. مثل زمانیکه کسی با اشتیاق درمورد اینکه چطور مقداری پول در جیب یکی از لباس‌های قدیمی‌اش پیدا کرده برایمان تعریف می‌کند. شاید خیلی جای لبخند زدن نداشته باشد اما اینکار را می‌کنید چون مودبانه است.

در یک تحقیق از افراد مختلف سوال شد بعد از شنیدن اخبار خوب از یک نفر، صورت خود را خشک و جدی نگه دارند. بعد از آن احساس بدی پیدا کردند و تصور می‌کردند که آن فرد نظر بدی نسبت به آنها پیدا خواهد کرد.

به همین دلیل است که در اینگونه مواقع سر خود را تکان داده و لبخند می‌زنیم چون می‌دانیم اگر اینکار را نکنیم، بعد احساس پشیمانی خواهیم کرد. این احساس در زنان قوی‌تر از مردان است.
 


5. خندیدن از ته قلب


لبخند زدن راهی برای کاهش فشار ناشی از موقعیت‌های ناراحت‌کننده است. روانشناسان به آن فرضیه فیدبک چهره می‌گویند. حتی وقتی به اجبار لبخند می‌زنیم برای اینکه کمی روحیه‌مان را بهتر کند کافی است.

هشدار: لبخند زدن به چیزهای ناراحت‌کننده شاید موثر باشد اما به نظر دیگران جالب نمی‌رسد. وقتی آنسفیلد (Ansfield) در تحقیق خود از شرکت‌کننده‌ها خواست تا ویدئوهایی ناراحت‌کننده تماشا کنند، آنهایی که لبخند زدند بعد احساس بهتری داشتند تا آنها که لبخند نزدند. اما آنهایی که به تصاویر ناراحت‌کننده لبخند می‌زدند در نظر دیگران خوشایند نبودند.
 


6. برای درک و بینش بهتر

وقتی عصبی هستیم، توجه ما کمتر می‌شود. متوجه نمی‌شویم که کناردستمان چه می‌گذرد و فقط اتفاقی که درست روبه‌رویمان می‌افتد را می‌بینیم. این هم از نظر لفظی و هم استعاری صدق می‌کند: وقتی مضطرب هستیم یا استرس داریم، متوجه ایده‌هایی که در گوشه‌های ذهنمان است نمی‌شویم. اما برای به دست آوردن درک از یک مشکل، دقیقاً به همین ایده‌های پیرامونی نیاز پیدا می‌کنیم.

لبخند بزنید.

لبخند زدن باعث می‌شود احساس خوبی پیدا کنیم که انعطاف‌پذیری در توجه را بالا برده و توانایی ما برای فکر کردن کلی‌نگر را تقویت می‌کند. وقتی این ایده توسط جانسون و همکاران (Johnson et al.) در سال 2010 بررسی شد، نتایج تحقیق نشان داد که شرکت‌کننده‌هایی که لبخند می‌زدند در کارهایی که نیاز به توجه داشت و فرد باید کل جنگل و نه فقط درختان آن را می‌دید، بهتر عمل می‌کردند.
 


7. برای جذابیت


لبخند خانم‌ها تاثیری جادویی بر همسرشان دارد و تاثیر آن حتی از ارتباط چشمی نیز بالاتر است. در یک تحقیق بر روی نحوه برخورد آقایان با خانم‌ها را در یک بار بررسی کرد ]والش و هویت، 1985 (Walsch & Hewitt, 1985) [. وقتی زنی فقط ارتباط چشمی با همسرش برقرار می‌کرد، در 20% از موارد فرد به او نزدیک می‌شد. وقتی همان زن لبخندی را هم اضافه می‌کرد، در 60% از موارد مرد به او نزدیک می‌شد.

اما وقتی مردها به زنان لبخند می‌زنند، تاثیر آن جادوییت کمتری دارد. بااینکه لبخند زدن جذابیت خانم‌ها را برای آقایان بیشتر می‌کند اما برعکس آن چندان صادق نیست. درواقع، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد مردان وقتی باغرور و یا حتی خجالت رفتار کنند، نسبت به زمانیکه شاد به نظر می‌رسند، جذابیت بیشتری دارند ]تریسی و بیل، 2011 (Tracy & Beall, 2011)[. کمتر لبخند زدن باعث می‌شود مردان مردانه‌تر به نظر برسند.
 


8. پنهان کردن فکر

روانشناسان در گذشته تصور می‌کردند که یک لبخند واقعی هیچوقت دروغ نمی‌گوید. لبخند‌های دروغین و مصنوعی فقط دهان را درگیر می‌کند درحالیکه لبخندهای واقعی به چشم‌ها نیز می‌رسد. اما در تحقیقات اخیر مشخص شده است که 80% از افرادیکه لبخند مصنوعی می‌زنند می‌توانند تاثیر لبخند بر روی چشم‌ها را نیز تقلید کنند.

پس از لبخند می‌توان برای پنهان کردن چیزی که واقعاً به آن فکر می‌کنیم استفاده کنیم اما با این وجود ساختن یک لبخند مصنوعی چندان آسان نیست زیرا زمان‌بندی آن باید درست باشد. رمز ایجاد یک لبخند قابل‌اعتماد این است که شروع کُندی دارد، یعنی نیم‌ثانیه طول می‌کشد تا روی صورت پخش شود. یک تحقیق نشان داده است که در مقایسه با یک لبخند با شروع سریع (یک دهم ثانیه)، لبخندهای با شروع کُندتر قابل‌اطمینان‌تر، واقعی‌تر و جذاب‌تر تلقی می‌شوند.
 


9. برای پول درآوردن

در موارد قبل بررسی کردیم که اقتصاددانان نیز ارزش لبخند را دریافته‌اند اما آیا لبخند می‌تواند واقعاً برایمان پول‌ساز باشد؟ واضح است که یک لبخند پهن از یک مستخدم می‌تواند: تید و لوکارد (Tidd and Lockard) در سال 1976 در تحقیق خود دریافتند که مستخدم‌هایی که لبخند می‌زنند انعام بیشتری دریافت می‌کنند.
بطور‌کلی‌تر افرادیکه در صنایع خدماتی هستند، مثل مهمانداران هواپیما یا آنها که در بخش سرگرمی و میهمان‌نوازی هستند، برای لبخند زدن به مشتریان خود پول می‌گیرند. اما مراقب باشید. تضاد مداوم بین آنچه واقعاً احساس می‌شود و آنچه نشان داده می‌شود می‌تواند موجب خستگی فرد و فرسودگی شغلی شود.
 


10. لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند


یکی از ساده‌ترین لذت‌های زندگی که معمولاً به‌خاطر خودکار بودن آن دیده نمی‌شود زمانی است که به کسی لبخند می‌زنید و او در جواب به شما لبخند می‌زند.
اما همانطور که ممکن است متوجه شده باشید همه آدمها در جواب یک لبخند، لبخند نمی‌زنند. هینز و توم‌هاو (Hinsz and Tomhave) در سال 1991 در تحقیق خود بررسی کردند که چه نسبت از افراد لبخند را با لبخند جواب می‌دهند. نتایج آنها نشان داد که حدود 50% از افراد اینگونه رفتار می‌کنند. درمقایسه معمولاً هیچکس اخم را با اخم جواب نمی‌دهد.
 


لبخند برای طول‌عمر

اگر هیچکدام از این تحقیقات نتونست لبخندی روی لبان شما بنشاند این را هم در نظر بگیرید: افرادیکه زیاد لبخند می‌زنند معمولاً بیشتر عمر می‌کنند. در یک تحقیق که بر روی تصاویر بازیکنان بیسبال در سال 1952 انجام گرفت مشخص شد که آنها که لبخند زده بودند تا 7 سال بیشتر از همسانان خود عمر کرده‌اند.

شاید حالا دلیلی برای لبخند زدن پیدا کرده باشید.



در دنیایی که همه فقط به فکر خودشان هستند، واقعاً به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟ یک نشانه از قابل اعتماد بودن ما، لبخند است. لبخندهای واقعی پیام می‌فرستد که دیگران می‌توانند به ما اعتماد کرده و با ما همکاری کنند. کسانیکه لبخند می‌زنند معمولاً سخاوت و برونگرایی بیشتری دارند.
اقتصاددانان نیز تصور می‌کنند که لبخند ارزش ویژه‌ای دارد. در یک تحقیق که توسط شارلمان و همکاران (Scharlemann et al.) انجام گرفت، احتمال اینکه شرکت‌کننده‌ها به افرادیکه لبخند می‌زدند اعتماد کنند خیلی بیشتر از بقیه بود. این تحقیق مشخص کرد که لبخند تمایل افراد برای اعتماد کردن را تا 10% افزایش می‌دهد.
 

دوباره تنها شده ام

دوباره تنها شده ام، دوباره دلم هوای تو را کرده

خودکارم را از ابر پر می کنم و برایت از باران می نویسم

به یاد شبی می افتم که تو را میان شمع ها دیدم

دوباره می خواهم به سوی تو بیایم

 تو را کجا می توان دید؟

در آواز شب آویز های عاشق؟

در چشمان یک عاشق مضطرب؟

در سلام کودکی که تازه واژه را آموخته؟

دلم می خواهد وقتی باغ ها بیدارند برای تو نامه بنویسم

و تو نامه هایم را بخوانی و جواب آنها را به نشانی

همه ی غریبان عالم بفرستی

ای کاش می توانستم تنهاییم را برای تو معنا کنم

و از گوشه های افق برایت آواز بخوانم

کاش می توانستم همیشه از تو بنویسم

می ترسم روزی نتوانم بنویسم و دفترهایم خالی بمانند

و حرفهای ناگفته ام هرگز به دنیا نیایند

می ترسم نتوانم بنویسم و کسی ادامه ی سرود قلبم را نشنود

می ترسم نتوانم بنویسم وآخرین نامه ام در سکوتی محض بمیرد

و تازه ترین شعرم به تو هدیه نشود

دوباره شب،دوباره طپش این دل بی قرارم

دوباره سایه ی حرف های تو

که روی دیوار روبرو می افتد

دلم می خواهد همه ی دیوارها پنجره شوند

و من تو را میان چشمهایم بنشانم

دوباره شب، دوباره تنهایی و دوباره خودکاری که با همه ی ابر های عالم پر نمی شود

دوباره شب، دوباره یاد تو، که این دل بی قرار را بیدار نگه داشته است

دوباره شب، دوباره تنهایی، دوباره سکوت، دوباره من و یک دنیا خاطره

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:28 ::  نويسنده : پری

 


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N


S A L I J O O N
 



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : پری

 

 
 


آیا چرخ زندگی من خوب می چرخد ؟ این سئوالی است که هر چند یک بار از خود پرسیده ایم  یا شاید سئوالی باشد که از یکدیگر می پرسیم اما شاید سوال مهم تر این است که چه عواملی  را باید در  جواب  دادن به این سئوال مدنظر داشت .این مقاله به چگونگی چرخه زندگی و حرکت آن به سمت جاده آرامش و زندگی شاد می پردازد.

 

الگوی چرخ زندگی

الگوی چرخ زندگی به دایره ای که به  ۸  قسمت مساوی تقسیم شده است اتلاق می شود که که هر یک از این قسمت ها به بررسی یک بعد از زندگی می پردازد .  مطابق شکل کار و درآمد مالی ،  سلامتی، تفریح و سرگرمی ، عشق، خانواده ، یادگیری و رشد  ، معنویّت ، دوستان و ارتباطات  قسمت های مختلف این دایره را تشکیل می دهند.

شما به هر قسمت از زندگی تان پس از بررسی نمره ۰ نا ۱۰ را می دهید و سپس خانه های مربوط به آن را متناسب با نمره نقطه گذاری می نمایید ، پس از اتصال نقطه ها به هم چرخ زندگی خود را به دست خواهید آورد.مثلاً تصویر زیر چرخ زندگی فردی است که از لحاط مالی و رشد و یادگیری و خانواده موقعیت مناسبی دارد ولی از نظر خانواده ،  عشق ، تفریح و دیگر موارد شرایط مناسبی ندارد پس خوب نچرخیدن چرخ زندگیش و نداشتن آرامش آن محتمل به نظر می رسد.

برای بررسی هر یک از موارد می توانید از سولات زیر کمک بگیرید

کار و درآمد مالی

در آمد سالیانه شما چقدر است؟  کجا زندگی می کنید؟ چقدر پول نقد دارید؟ دارایی شما چقدر است؟  اگر بخواهید به سطح مالی زندگی خود نمره دهید از ۱۰ چه نمره ای می دهید؟ آیا از  شغل خود راضی هستید ؟  درآمد تان خوب است؟ چقدر جای رشد و ترقّی در شغل شما وجود دارد؟ همکاران و مشتریان شما چه کسانی هستند؟

سلامتی

آیا به بیماری مبتلا هستید؟ ورزش می کنید؟ احساس می کنید چقدر زنده می مانید؟ بدنتان را هر چند وقت چک می کنید؟ روزانه غذای خوب و میزان آب مناسب مصرف می کنید؟

خانواده

آیا می توانید به خانواده خود تکیه کنید؟ چند ساعت از روز با خانواده می گذرانید؟ آیا با آنها خود به تفریح می روید؟  برای در کنار آنها بودن مشتاقید؟ آیا به خانواده خود افتخار می کنید؟

عشق و ازدواج

از ازدواج خود راضی هستید؟ در زندگی مشترک چقدر احساس یکنواختی می کنید؟ آیا ازدواج را به عنوان نقطه درخشان و آرامش بخش در زندگی می دانید ؟ آیا کسی را دارید تا به او عشق بورزید ؟ آیا کسی عاشق شماست؟

یادگیری و رشد

آیا همیشه در حال یادگیری هستید؟  به طور متوسط در ماه چه تعداد کتاب می خوانید؟  آیا به جای خواندن کتاب زیاد تلویزیون می بینید؟ (تحقیق ها نشان می دهد که مردم به صورت متوسط روزی ۶ ساعت تلویزیون می بینند یعنی چیزی حدود یک چهارم عمرشان) آیا در زمینه علم کاری خود به روز هستید؟ آیا در حال یادگیری زبان جدید هستید؟

معنویت

چه قدر حضور خدا را در زندگی خود حس می کنید؟ چقدر به دیگران کمک می کنید ؟ آیا انسان دوستید؟ آیا همدرد دیگرانید؟

دوستان

چه تعداد دوست صمیمی دارید؟ آیا در مواقع غم دوستانی دارید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ آیا در داشتن دوست تنهایید؟ چقدر از با دوستانتان بودن لذت می برید؟

تفریح و سرگرمی

چه میزان از وقتتان را به عنوان وقت آزاد و سرگرمی اختصاص می دهید ؟  تعطیلات را چگونه می گذرانید؟ به کجاها سفر کرده اید؟ برای اینکه سرگرم و شاد باشید چه کارهایی می کنید؟

 

نکاتی در ارتباط با چرخ زندگی که گفتن آن لازم می باشد .

۱ –  متناسب بودن قسمت های مختلف چرخ زندگی به اندازه کامل بودن هر قسمت اهمیت دارد ، به بیان بهتر تناسب رشد بین قسمت های مختلف زندگی هر فرد باعث زندگی نرمال تر آن می شود.

۲ – در بررسی هر قسمت می توان به موارد میزان امنیت ، رضایتمندی ، میزان انرژی دریافتی ، موفقّیت و شکست ها و از این قبیل توجه داشت.

۳ – می توان برنامه ریزی زندگی را (کوتاه مدت یا بلند مدت ) بر اساس چرخ زندگی انجام داد.

۴ – گاهی می توان برای مدتی معّین  روی قسمتی خاص از زندگی متمرکز شد . مثلا اگر قرار است برای آزمون خاصی آماده شوید بهتر است برای قسمت یادگیری و رشد  وقت بیشتری را بگذارید.

۵ – میزان سوالاتی که برای یک قسمت  از زندگی به کار می رود کاملاً به موقعیت اجتماعی ، فرهنگی ، خانوادگی و….  بستگی دارد مثلا ممکن است برای افراد با درآمد مالی مختلف ، نمره ۸ معناهای کاملاً متفاوتی داشته باشد یعنی فردی با درآمد ۶۰۰ هزار تومان این نمره را برای خود قائل شود ولی فرد دیگری با درآمد ۶ میلیون تومان به خود نمره ای کمتر از این را بدهد.



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:16 ::  نويسنده : پری



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:12 ::  نويسنده : پری

اثر گرانسنگ حکیم فردوسی بانام «شاهنامه» سروده ای است که هویت دینی و میهنی ایرانیان در آن ریشه دارد. این اثر ماندگار ادبیات ایران و جهان، بازتاب دهنده آیین ها و زبان ماندگار و شیرین پارسی است. آفریننده شاهنامه با آگاهی و تسلط کامل بر فرهنگ و تمدن و باورهای ایران کهن و دوره اسلامی و با نگاهی ژرف و بلند و بیانی شیوا و قابل فهم، تاریخ ایران را به زبان شعر گفته است. نظم شاهنامه در سال ۳۹۴ هجری آغاز شد.

برای آفرینش این اثر ۳۰ سال رنج و سختی طاقت فرسا لازم بود که تنها از عهده فردی بزرگ چون فردوسی که دغدغه دین و میهن و از میان رفتن زبان و هویت ایران در برابر رویدادهای زمان داشت، برمی آمد. بنابراین فردوسی با حوصله فراوان این رنج ۳۰ ساله را به جان خرید و به گفته خودش، هویت و ماندگاری عجم را بدین پارسی (شاهنامه) زنده نگه داشت. فردوسی در زمانه ای این کار سترگ را انجام داد که سرشار از تنش های اجتماعی و سیاسی و بدخواهی و کینه توزی نسبت به ایران و ایرانیان بود. به گفته خودش: زمانه سرایی پر از جنگ بود/ به جویندگان بر زمین تنگ بود.

● شخصیت

حکیم منصور بن حسن، معروف به ابوالقاسم فردوسی سال ۳۲۹ در روستای باژ، شهر توس، واقع در حومه مشهد (خراسان) چشم به جهان گشود. حکیم فردوسی به طبقه دهقانان (دهگان) تعلق داشت. این طبقه بر خلاف امروز، دارای ملک و زمین های کشاورزی بودند. این مالکیت یکی از منابع ثروت در آن روزگار به شمار می آمد. این منبع ثروت برای فردوسی بسیار مهم بود زیرا وقتی که به کمک دانش و توانایی های فردی او آمد، توانست اثری ماندگار و بی همتا مانند شاهنامه را بیافریند؛ اثری که یکی از اسناد هویت فردی و اجتماعی و تاریخی ایرانیان به شمار می آید. بنابراین فردوسی هر آنچه از مال و ثروت که داشت برای آفرینش شاهنامه هزینه کرد به اندازه ای که حتی در واپسین سال های عمر به رنج و تنگدستی گرفتار شد، اما تسلیم افراد سودجو مثل محمود غزنوی نشد. موضوعی که دستاویزی برای تخریب شخصیت فردوسی شده مبنی بر این که وی می خواسته شاهنامه را به محمود غزنوی بفروشد. در واقع هدف فردوسی حفظ و نگهداری شاهنامه از خطر نابودی بود که ممکن است تصمیم گرفته باشد آن را به کتابخانه دربار غزنوی بدهد، اما پس از برخورد بیخردانه محمود غزنوی از این تصمیم خود منصرف شده است. به هر حال، اوج هنر فردوسی در آفرینش اثری است که در آن از نیازهای اساسی بشر سخن به میان آمده، افزون بر این تاریخ و زبان و هویت ایرانیان هم به این وسیله از خطر فنا حفظ شده است.

● خداشناسی

نگاه فردوسی به جهان بالا، خدا و آنچه که آفریننده هستی به وجود آورده، نگاهی ویژه و متفاوت است. به بیان دیگر، اگرچه بحث خداشناسی اساس اندیشه فردوسی را تشکیل می دهد، با این وصف، آفریدگاری که مورد نظر فردوسی است، راهگشا، راهنما، آفریننده و مالک جان و خرد و هستی آدمی است. روزی ده، بخشنده و مهربان و بخشایشگر و در بیانی کوتاه لطیف و نوازشگر بندگان است. پس توسل و نزدیکی بندگان با آفریدگارشان، آفریدگاری که این همه موهبت به آنها ارزانی داشته مایه خرسندی روح و روان و بهروز ی در زندگی و جاودانگی در حیات پس از مرگ خواهد بود.

● دین، میهن

رکن اساسی دیگر که پایه اندیشه های فردوسی قرار می گیرد، بحث سرزمینی است که فرد در آن زندگی می کند و به آن تعلق دارد. در واقع آنچه که با نام ثمره تلاش و پشتکار فردوسی می توانیم بنامیم، ضمانت کننده باورهای دینی بشر ایرانی، زبان پارسی و هویت میهنی و داشته های فرهنگی و تمدن ایران ایرانی است. فردوسی کسی است که نام و شخصیت و تاریخ ایرانی را بلندآوازه کرد و زبان پارسی را از خطر نابودی رهانید. در زمانی این وظیفه سترگ را انجام داد که بزرگ ترین تهدیدها متوجه زبان، دین و ملیت ایرانی بود.

● خرد، نوعدوستی

بارزترین وجه اندیشه فردوسی، نگاه ویژه و ژرف او به مقوله «خرد» است، خرد که راهنما و راهگشا و هدایت کننده آدمی در این جهان و سرای آخرت است، خرد که راهنمای آدمی در گزینش راه نیک از راه بد است. اخلاق و منش های نیک انسان از نظرگاه بلند فردوسی دور نمانده است. رفتار و کردار نیک انسانی، نوعدوستی، صلح دوستی و همه نیکی ها که در قالب پند و اندرز در شاهنامه بیان شده، نزد فردوسی ارزشمند و قابل احترام است و برعکس ناپاکی ها و زشتی ها، نکوهیده شده و هیچ جایگاهی ندارد.

 

 



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:59 ::  نويسنده : پری

شب تیره و ره دراز و من حیران

فانوس گرفته او به راه من

بر شعله بی شکیب فانوسش

وحشت زده می دود نگاه من

بر ما چه گذشت ؟ کس چه میداند

در بستر سبزه های تر دامان

گویی که لبش به گردنم آویخت

الماس هزار بوسه سوزان

بر ما چه گذشت ؟ کس چه میداند

من او شدم ... او خروش دریاها

من بوته وحشی نیازی گرم

او زمزمه نسیم صحراها

من تشنه میان بازوان او

همچون علفی ز شوق روییدم

تا عطر شکوفه های لرزان را

در جام شب شکفته نوشیدم

باران ستاره ریخت بر مویم

از شاخه تکدرخت خاموشی

در بستر سبزه های تر دامان

من ماندم و شعله های آغوشی

می ترسم از این نسیم بی پروا

گر با تنم این چنین در آویزد

ترسم که ز پیکرم میان جمع

عطر علف فشرده برخیزد

(فروغ فرخزاد)



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:39 ::  نويسنده : پری

صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 18 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پری دریایی و آدرس mermeid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان




آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 123464
تعداد مطالب : 359
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1