پری دریایی You Are Always In My Heart |
|||
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:46 :: نويسنده : پری
برای داشتن موهایی زیبا، باید کمی شانس داشت؛ البته مراقبت از موها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما اغلب، در مراقبت از موهای مان دچار اشتباهاتی میشویم که آثار سوء بسیاری دارند. در این نوشتار چند توصیۀ سودمند برای شما داریم... اشتباه شماره 1 در حفظ زیبایی موها: استفاده بیش از حد از مواد فعال اشتباه شماره 2 در حفظ زیبایی موها: آب کشی نامناسب اشتباه شماره 3 در حفظ زیبایی موها: گرم کردن بیش از حد موها اگر موهای بلندی دارید، و احساس میکنید که موهای تان شکننده شده اند، و نرمی و درخشندگی شان را از دست داده اند، شاید بهترین راه حل این است که سری به آرایشگرتان بزنید. در واقع، با دانستن این مطلب که موها با سرعت یک سانتی متر در ماه بلند میشوند، انتهای موهای بسیار بلند از بیشتر از سه سال پیش روی سرتان هستند. دکتر ون نست در این باره توضیح میدهد و میگوید: "وضعیتی را تصور کنید که در آن یک لباس را طی سه سال، هر روز به تن میکنید! این لباس تکه تکه میشود... موها بسیار مقاوم هستند، اما به هر حال، آنها هم افزایش سن خود را به شکلی نشان میدهند!" دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : پری
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است. از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد. از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان. از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است . از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن میسوزد از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست. از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آدم رباتی هست که قلب را به سوی خود می کشد. از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد. از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد . از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود. از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد میشود. از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟ گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر میگذارد از خود عشق پرسیدم عشق چیست؟ گفت فقط یک نگاه دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : پری
گاهی اوقات ممکن است زندگی بسیار چالش برانگیز شود و نگرانی ها و مسوولیت های خانوادگی شما را تحت فشار قرار دهد.
با آنکه استرس خفیف طبیعی ترین بخش زندگی است، اما استرس شدید می تواند بازدهی شما را تحت تاثیر قرار دهد و سلامت جسم و روحتان را به خطر اندازد. برهمین اساس هر چه سریعتر برای کنترل استرس خود اقدام کنید. تمرینات تنفسی دیدگاه شما خنده خواب گفت و گو و معاشرت با مردم تکنیک های تمدد اعصاب (ریلکسیشن) رهایی از غیرضروریات زندگی زمانتان را برنامه ریزی کنید تمرینات ورزشی دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:22 :: نويسنده : پری
برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویا پردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید. 1 - تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شكی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن كنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بودهاید كه وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یكدیگر باخبر شوید. تنها چاره كار این است كه این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنكه در این كار زیاد سختگیری نكرده باشید، میتوانید موافقت كنید كه در هفته، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.
2 - خانهنشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیك خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یكدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا كه به تازگی از شر تلویزیون خلاص شدهاید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!
3 - ساعات اضافی
دیگر دیر از سر كار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلكه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید كه حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست! تنها كافیاست كه كار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعی میشود كه از آن در خانه حرف میزنید. بس كنید! سعی كنید به حد كافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام كمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنكه توجه بیشتری به یكدیگر داشته باشید، هر از گاهی كار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.
4 - رسیدگی به وضع ظاهر
فكر نكنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشتركتان میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نكنید، از ریخت و پاشكردن در خانه خودداری كنید و بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیكنید خود را به بهترین شكل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان میدهید كه حضور او و تاثیری كه بر او میگذارید برایتان مهم است!
5 - بیتوجهی
یكی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا منظور از توجه كردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانیكه همسرتان آرایشگاه رفته و یا كت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به خصوص زمانی كه او را شیك و زیبا میبینید و یا وقتی كه او با تعریفهای بجا و مناسبش شما را تحتتأثیر قرار میدهد، از او تعریف كنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند هستند، اما تنها زمانیكه درست و بجا بهكار برده شوند.
6 - حسادت مفرط
دست از پاییدن و سینجین كردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترك براساس اعتمادی دو جانبه بنا میشود. شك و بدگمانیهای بیش از حد شما، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل میدهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.
7 - خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانوادههای همسر آن گونه كه در فیلمها بهصورت منفی نشان داده میشوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانی كه این تفاهم به حد كافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. چنانچه احساس میكنید كه همسرتان از رفت و آمدهای آخر هفته كمكم خسته میشود به او اصرار نكنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانیهای همكاران و دوستان قدیمی نیز صدق میكند.
8 - نبود برنامه
تشكیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. از برنامههای كوتاهمدت ( مكانی كه تعطیلات را در آنجا میگذرانید، خرید اتومبیل و …) گرفته تا برنامههای بزرگتر ( بچهدار شدن، عازم شهر دیگری شدن و … ) بیدرنگ در مورد آیندهتان و اینكه چگونه با آن روبهرو میشوید فكر كنید. این عمل روابط شما را منسجمتر و شور و شوق پیشروی در زندگی را در شما شعله ور میكند!
9 - سكوت
مطئنا عدم گفت و گو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از كمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یكدیگر است كه در بالا از آنها نام بردهایم. با اینحال، معمولا گفت و گو میان زن و مرد صورت میگیرد، اما هیچیك از طرفین به حرفهای یكدیگر گوش نمیدهند… در این حالت، موضوعی را با هم مطرح كنید و سعی كنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. درصورت نیاز، بیدرنگ از یك روان درمانگر كمك بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:18 :: نويسنده : پری
. تونل لائردال پیش زمینه: حدوداً 5,000 انفجار مختلف در جریان مرحله ی ساخت این تونل انجام شده. تونل لائردال به طول 15 مایل در زیر کوه های نروژ قرار دارد و طولانی ترین زمان ساخت تونل را تا به حال داشته است. 2. تونل کانال پیش زمینه: عموماً آن را به نام چانل می شناسند و انگلستان را به فرانسه متصل می کند. این تونل 31 مایلی که در سال 1994 تکمیل شده بیش از 20 میلیارد دلار هزینه داشته است. 3. تونل زیون مونت کارامل پیش زمینه: این بنا در پارک ملی کوه زیون در ایالت یوتاه و همچنین پارک ملی برایس کنیون دیده می شود. 4. تونل قاچاق پیش زمینه: تبهکاران همیشه از تونل برای انجام کارهای خلاف خود استفاده کرده اند از سرقت بانک گرفته تا جابجایی مواد مخدر. در طی دهه ی گذشته چندین تونل زیرزمینی در آمریکا پیدا شده اند که به کانادا و مکزیک میرسند. 5. تونل مرمره پیش زمینه: ساخت این تونل بین قاره ای در سال 2004 شروع شد اما کشف شهر زیر زمینی بیزانتین و موانع دیگر تکمیل شدن آن را به تأخیر انداخته است. 6. تونل تایمز پیش زمینه: این تونل با طول 400 و عمق 23 متر در نگاه اول چندان جالب توجه نیست. اما تونل تایمز سنگ بنای مهندسی تونل است. 7. تونل سیکان پیش زمینه: این تونل 33,5 مایلی جزیره ی هونشو را به جزیره ی هوکایدو متصل می کند و ساخت آن در سال 1988 به پایان رسیده است. 8. تونل جزیره ی یربا بوئنا پیش زمینه: جزیره ی یربا بوئنا یک تکه زمین خالی از سکنه در خلیج سان فرانسیسکو، بین اوکلند و سانفرانسیسکو است. یک پل 5 لاینی در یک طرف و 2 پل معلق هم در طرف دیگر این جزیره قرار دارد. 9. تونل های نفوذی پیش زمینه: در دهه ی 1970 میلادی، 3 تونل مجزا در زیر منطقه ی مرزی بین دو کره ی شمالی و جنوبی ایجاد شدند که همگی از طرف کره ی شمالی کنده شده بودند. تونل چهارمی هم در سال 1990 کشف شد. 10. تونل طبیعی پیش زمینه: ساخت این تونل میلیون ها سال قبل و زمانی که اسید های کربونیک شروع به خوردن سنگ آهک و دولومیت بستر آن نمودند آغاز شده. مقاله ای که در سال 1832 در مجله ی زمین شناسی چاپ شده، اولین سند در مورد وجود این تونل است. 11. تونل یادگار آیزن هاور- جانسون پیش زمینه: این تونل 1,67 مایلی به فاصله ی یک ساعت از غرب دنور و در میان کوه های راکی قرار دارد؛ این تونل در سال 1973 ساخته شده و در مقایسه با مسیر جاده ای، یک ساعت سریع تر به مقصد می رسد. 12. مجموعه ی کوهستان چه ین پیش زمینه: درعمق کوه های چه ین یک مجموعه ی نظامی شبیه به یک شهر وجود دارد که زمانی مرکز دفاعی نیروی هوا و فضای آمریکا بوده است.این مجموعه که در دوران جنگ سرد ساخته شده بسیار مجهز است و توانایی مقابله با انفجارهای اتمی را نیز دارد. 13. راه آهن پستی پیش زمینه: از اوایل قرن نوزدهم شهر لندن یک خط آهن زیر زمینی ایجاد کرده و از آن تنها برای رساندن بسته های پستی استفاده می کند. 14. خط آبی خلیج توکیو پیش زمینه: در منطقه ی زلزله خیز، پلی به طول حدود 5 کیلومتر در ادامه ی یک تونل 9 کیلومتری ساخته شد. این سازه در سال 1997 افتتاح شد و دو شهر کاواساکی و کیسارازو را با فاصله ی 45 دقیقه به هم مرتبط می کند. 15. شبکه ی تونلی پت پیش زمینه: زمستان های کانادا بسیار سخت و خشن هستند اما وجود یک شبکه ی تونلی در زیر زمین که بزرگ و گرم باشد راه مناسبی برای رسیدن به مرکز شهر تورنتو در هوای سرد زمستان است. روزانه بیش از 100 هزار مسافر از درون این شبکه ی تونلی که شبیه به یک فروشگاه بزرگ است عبور می کنند. در این مجموعه بیش از 1200 مغازه وجود دارد. 16. تونل های سو چی پیش زمینه: طول این مجموعه ی گشترده ی تونل ها بیش از 240 کیلومتر است و در جریان جنگ ویتنام و جنگ فرانسوی ها با ایندوچین از نظر استراتجیکی بسیار مههم بوده است.
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 11:6 :: نويسنده : پری
کمی به خود زمان دهید تا جنبه های خوب و بد اتفاقی را که افتاده بررسی کنید و با احساسات و آنچه رخ داده کنار بیایید. دقت کنید دوباره شتاب زده وارد رابطه جدیدی نشوید.
اگر به تازگی رابطه تان را با فردی که می خواستید ازدواج کنید به هم زده اید، به روش های زیر توجه کنید تا آسیب کمتری ببینید. 1 - اگر لازم است، گریه کنید
اتفاقی که برای شما افتاده واقعا ناراحت کننده است و شما هم انسان هستید. از اینکه دلتان بگیرد و اشک به چشمتان بیاید، احساس گناه نکنید و بغضتان را فرو نخورید. 2 - عصبانی باشید
احساس عصبانیت می کنید؟ این که بد نیست. عصبانیت در این لحظه ای که شما در آن قرار دارید، یکی از بهترین راه های بیرون کردن احساسات بد است. با کمی عصبانیت، بسیاری از احساسات بد خود را در یک لحظه نابود خواهید کرد. چه چیزی از این بهتر؟ فقط مراقب طولانی شدن این هیجان و تبدیل آن به تنفر از طرف مقابل و یا فکر انتقام باشید. 3 - دلایل به هم خوردن ازدواج تان را بررسی کنید
سعی کنید همه مسیر را، از آغاز آشنایی تا این لحظه که رابطه تان به هم خورده است، روی یک صفحه کاغذ بیاورید. این گونه از هرگونه تحریف اتفاقات جلوگیری خواهید کرد. این کار علاوه بر آنکه تصویری عینی از همه آنچه اتفاق افتاده را به شما نشان می دهد، موجب می شود در آینده دوباره خطاهایتان را تکرار نکنید. 4 - زمان به عقب باز نمی گردد
گذشته، گذشته است؛ چه خوب چه بد. در هر صورت دیگر جای برگشتی وجود ندارد. چیزی که هنوز شکل نگرفته، آینده است. 5 - درک کنید که تغییرات بزرگ به زمان نیاز دارند
از تغییردادن خود نترسید، دیگران هرچه می خواهند فکر کنند، این زندگی شماست و فقط یک بار به شما داده شده است، پس آینده خود را خودتان بسازید. 6 - از دوستان خود کمک بگیرید
دوستان واقعی از همه بهتر شما را درک می کنند. درد دل کردن با دوستان یکی از بهترین روش های مقابله با هیجانات منفی بعد از این اتفاق است. سعی کنید ساعات بیشتری را با دوستان خود سپری کنید. بله، کمی تنها بودن خوب است. 7 - عجله نکنید
کمی به خود زمان دهید تا جنبه های خوب و بد اتفاقی را که افتاده بررسی کنید و با احساسات و آنچه رخ داده کنار بیایید. دقت کنید دوباره شتاب زده وارد رابطه جدیدی نشوید. برای آمادگی بهتر برای ورود به یک رابطه جدید حتما کمی زمان به خود بدهید. اگر شتاب زده دوباره رابطه جدیدی را شروع کنید، احساسات شما هم شتاب زده تغییر خواهند کرد و دوباره همه چیز نابود می شود. اگر زمان کافی برای فکر کردن به خود ندهید دوباره همه چیز به همان شکل قبل فقط با فرد جدیدی تکرار خواهد شد. پس برای بازبینی ماجراها و آماده شدن برای استفاده از آنها کمی زمان به خود بدهید و عجله نکنید. 8 - تعمیم ندهید
طرز فکری که در مورد او دارید، درمورد افراد جدید نداشته باشید. صفات منفی طرف مقابلتان را به همه افراد هم جنس او تعمیم ندهید. این جمله که همه دختران یا همه پسران همین طورند، تنها از یک تعمیم اشتباه و خطرناک ناشی می شود که می تواند آینده تان را تهدید کند. 9 - از زندگی لذت ببرید
سعی کنید نکات خوب موقعیت فعلی خود را درک کنید. از لحظه لحظه زندگی خود استفاده کنید. کوهنوردی، اسکی، قایق سواری و صدها کار دیگر برای انجام دادن وجود دارد. قدم زدن هم بد نیست. دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:31 :: نويسنده : پری
اگر افراد در یك روز كاری، دارای خلق و خوی شادی باشند، به احتمال زیاد نسبت به روزهای دیگر، خلاقتر هستند. از نظر فرآیند شناختی، افراد شاد به لحاظ روانی، منعطف و گشوده ذهن بوده و تفكر خلاق دارند.
شاد بودن نه تنها مراحل زندگی هر فرد را تحت تاثیرات مثبت قرار می دهد بلکه در محیط کار نیز همین شاد بودن در جهت هر چه بهتر انجام شدن کار نقش بسزایی دارد. بطوری که انرژی مثبتی که از یک فرد شاد انتقال می یابد اثرات معجزه آسایی دارد که نگو و نپرس : افراد شاد، بهتر از دیگران كار میكنند :
افراد شاد، حامل پیامها و رفتارهای شادی بخش هستند و در محیط كار، روابط خوبی با همكاران دارند در نتیجه :
- در كار گروهی، همكاری بهتری خواهند داشت.
- اگر مدیر باشند، روابط خوبی با كاركنان دارند.
- اگر در مشاغل اداری و خدماتی باشند، مشتریان راضیتر خواهند بود.
- اگر در بخش فروش باشند، میزان فروش بیشتری خواهند داشت.
افراد شاد، خلاقترند :
اگر افراد در یك روز كاری، دارای خلق و خوی شادی باشند، به احتمال زیاد نسبت به روزهای دیگر، خلاقتر هستند. از نظر فرآیند شناختی، افراد شاد به لحاظ روانی، منعطف و گشوده ذهن بوده و تفكر خلاق دارند.
افراد شاد، به جای آن كه مرتب شكایت كنند مشكلات را حل می كنند :
وقتی شغل خود را دوست نداشته باشید، هر كپه خاك به نظر یك كوه میآید. دشوار است بتوانید هر مشكلی را بدون زحمت و تلاش و فقط با نقزدن حل كنید. شاد بودن موجب میشود که به مشكلات، از جنبههای مختلف بنگرید.
افراد شاد، انرژی بیشتری دارند :
افراد شاد، از انرژی بیشتری برخوردارند بنابراین بهتر میتوانند از عهده كارها برآیند.
افراد شاد، خوشبینترند :
افراد شاد، مثبتاندیشتر و دارای چشم انداز مثبتی هستند. دكتر "مارتین سیلگمن" خوشبینی را روشی برای موفقیت و بهرهوری بیشتر میداند.
افراد شاد، با انگیزه ترند :
انگیزه كم بهمعنی بهره وری پایین است. یكی از روشهای مطمئن افزایش انگیزش در افراد، تقویت روحیهی شادابی در آنان است.
افراد شاد، كمتر بیمار میشوند :
اگر شغلتان را دوست نداشته باشید، احتمال اینكه به بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون، سردرد، زخم معده، دیسك كمر و ... مبتلا شوید، زیاد است. افراد غمگین، بیشتر مستعد استرسها و افسردگیهای شغلی هستند. نتایج مطالعهای كه در زمینهی تأثیر فشارهای شغلی بر سلامت در میان بیش از دو هزار نفر از پرستاران در "آمریكا" صورت گرفت، نشانمیدهد پرستارانی كه شغل خود را دوست ندارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به سایر بیماریها هستند و سلامت جسمی و درمانی آنان، بیشتر از كمتحركی و سیگاركشیدن، در معرض خطر میباشد.
افراد شاد، آموزش پذیرترند :
وقتی شاد و در كمال آرامش هستید، ذهنتان برای یادگیری مطالب جدید، آمادهتر است؛ درنتیجه بهرهوری افزایش مییابد.
افراد شاد، كم تر نگران خطا كردن هستند؛ در نتیجه كم تر مرتكب خطا میشوند:
وقتی در محیط كار، شاد هستید، خطاهای تصادفی، كم تر شما را دچار هراس میكند؛ به خودتان مسلط میشوید و از این خطا پند میآموزید و به كارتان ادامه میدهید، به دیگران نمیگویید: "دست و پایم را گم كردهام، كار را شما ادامه دهید"؛ بلكه استوار و محكم مسؤولیت خطا را پذیرفته، عذرخواهی كرده و آن را جبران میكنید. این نگرش همراه با آرامش، بدین معنیست كه احتمال بروز خطا را كم كردهاید.
افراد شاد، بهتر تصمیم میگیرند :
روشهای كاری افراد غمگین، حادثهساز است چون تمركز حواس كافی ندارند، در چارچوب اهداف سازمان فعالیت نمیكنند و اینكه آنی تصمیم بگیرند، زیاد است؛ برعكس افراد شاد، تصمیمات بهتر و منطقیتری میگیرند و در كارشان همیشه اولویتبندی وجود دارد.دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : پری
تابستان نزدیک است و سه ماه فرصت ارزشمند برای بسیاری از نوجوانان زیر 20 سال به وجود خواهد آمد. این و برخی موارد مثل راهنمایی خواستن پدر یکی از مخاطبان سایت در مورد فرزندش بهانهای شد که این مطلب را بنویسم. حدوداً دوازده ساله بودم که در مسجد با مرد بزرگی آشنا شدم که قریب به پنجاه و اندی سال سن داشت (بخوانید مرشد) و هنوز هم که هنوز است و قریب به 70 سال سن دارد، باید او را هر هفته ببینم تا از تجربیاتش برایم بگوید و راهنمایم باشد. یکی از چیزهایی که همیشه به خاطر آن خود را مدیون او میدانم این است که از ابتدای دوستیمان، هر چند روز یک بار یک جمله را با تأکید خاصی به من میگفت: موقع خداحافظی دوباره میگفت: یادت نرود که فقط تا 20 سالگی فرصت داری! معتقد بود: بعد از 20 سالگی آنقدر مشغلهها و درگیریهای ذهنی برایت پیش میآید که ورودیهایت را به صفر نزدیک میکند و فقط خروجی خواهی داشت. اگر قبل از 20 سالگی خود را خوب ساخته بودی، خروجیهایت ارزشمند خواهد بود وگرنه تا آخر عمر خروجی مفیدی نخواهی داشت. من بارها و بارها در روز این جمله در گوشم زمزمه میشد: فقط تا 20 سالگی فرصت داری! الان که نگاه میکنم، میبینم حقیقتاً راست میگفت! شخصیت اصلی من قبل از 20 سالگی ساخته شد و تقریباً قسمت عمدهای از دانستههایم برای آن دوران است. بعد از آن درگیر تدریس و کار شدهام و بیشتر، خروجی داشتهام تا ورودی. دقیقاً 20 ساله بودهام که مدرس شدم و از آن به بعد تقریباً قسمت اعظمی از زندگیام خروجی بوده است تا ورودی. به هر حال، مواردی که به نظرم میرسد که یک نوجوان باید قبل از 20 سالگی انجام دهد را اینجا لیست میکنم. میدانم که برخی مخاطبان سایت، کمتر از 20 سال سن دارند و هنوز فرصت دارند. اگر شما فرصت را از دست دادهاید، هر چند بعید میدانم بتوانید به آنها عمل کنید، اما اگر توانستید ماهی را همین الان از آب بگیرید، وگرنه برای فرزندانتان شاید مفید باشد: باید دقت کنید که این دروس بسیار بسیار ارزشمندتر از آنی هستند که فکر میکنید. تمام چیزهایی که گفته میشود، در آینده مفید خواهد بود. درسها را سرسری نخوانید تا نمره بگیرید. دروس مهمی مثل ریاضی، فیزیک، شیمی، علوم و حتی فارسی و امثالهم را با جدیت بخوانید. فراموش نکنید که زبان انگلیسی زبان مشترک بین ملتهاست. هر کس در هر نقطهای بخواهد بهترین مطلبش را عرضه کند، آنرا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میکند. تمام منابع در همه زمینهها به انگلیسی ترجمه شده است و این یعنی اگر انگلیسی را بدانید، میتوانید از تمام زبانهای دنیا برای یادگیری استفاده کنید. بخواهید یا نخواهید، تمام رشتهها این روزها پر شدهاند از کلمات و عبارات انگلیسی. پس اگر میخواهید منابع مرجع را در دست داشته باشید، مجبورید به بهترین شکل، زبان انگلیسی را یاد بگیرید. تجربه خودم را میگویم: من از دوم یا سوم دبیرستان بود که به کلاسهای مکالمه زبان رفتم و تا چهار یا پنج سال در این کلاسها بودم و بعد از آن هم که تا این لحظه مدرس مکالمه زبان بودهام و از این طریق خودم را درگیر نگاه داشتهام. یک مؤسسه را که فکر میکنید مدرسین بهتری دارد، انتخاب کنید و تا انتها به آن پایبند بمانید. سعی کنید هر طور شده و با تمام سختیهایی که ممکن است سر راه پیش آید، یادگیری زبان انگلیسی را رها نکنید و تا انتها بروید. ما ایرانیها خوشبختانه به خاطر نزدیکی زبانمان به عربی، این شانس را داریم که بهترین زبان دنیا را در مدت کوتاهی یاد بگیریم. خوشبختانه دروس دوران راهنمایی و دبیرستان تا حد کافی عربی را یاد دادهاند. اگر آنها را با عشق (و بدون توجه به چرت و پرتهای انسانهای بیسواد که سعی میکنند عربی را بد جلوه دهند) یاد بگیرید، مطمئناً از زندگی خود احساس رضایت بیشتری خواهید داشت. هر طور شده، عربی را یاد بگیرید تا جایی که هر حدیث یا آیهای که خواندند، بتوانید به راحتی به فارسی ترجمه کنید. از آنجا که بسیاری از کلمات زبان فارسی از زبان عربی وارد شده است، دانستن زبان عربی، زندگی شما را متحول میکند. حتی اگر شما یک فیزیکدان شوید من شک ندارم که زبان عربی فیزیک شما را متحول میکند. در نکات بعد خواهم گفت که یکی از رموز موفقیت در زبان عربی، یادگیری قرآن و خواندن آن و احادیث است. زمانی که در کلاسهای عربی بودیم، هر درس جدیدی که معلم میگفت، من کلی حدیث و آیه به ذهنم میآمد که آن نکته در آنها رعایت شده بود. به طور مثال وقتی میگفت: "ات" جمع مؤنث هیچ وقت مفتوح نمیشود، من آیاتی مثل: إن فی خلق السماواتِ و الارض .. و یا الخَْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ([قانون خدا این است که:] زنان ناپاک و خبیث برای مردان ناپاک، و مردان ناپاک برای زنان ناپاک خواهند بود و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن خواهند بود) به ذهنم میآمد و با خودم میگفتم: راست میگه پسر! هیچ کجا نداریم که «ات» فتحه بگیره! بعد از آن هم به سفارش یکی از دوستان روحانیام، کتاب «صرف و نحو ساده» را مطالعه کردم که زبان عربیام کاملتر شود و پیشنهاد میکنم بعد از پیشدانشگاهی، حتماً این کتاب را مطالعه کنید. در همان سنین، چندین و چند جلد کتاب عربی (داستان و روانشناسی و امثالهم) گرفتم و خواندم و الان به هیچ کتاب فارسی که از عربی ترجمه شده باشد مثل اینکه به کتاب ترجمه شدهی انگلیسی به فارسی اعتماد ندارم، به آنها هم اعتماد ندارم و ترجیح میدهم کتاب مرجع عربیاش را بخوانم. یکی دیگر از مواردی که شخصیت شما را میسازد همین است. باید در این سنین به مطالعه عادت کنید. باید تندخوان شوید. در این سنین، هیچ مشغله فکری نخواهید داشت! مشغلههایی مثل دانشگاه، شغل، ازدواج، درآمد، فرزند و دهها مشغله دیگر که خیلیها را آنقدر درگیر خود کرده که صبح ساعت 7 تا 7 شب وقتشان را میگیرید و بعد از آن هم مثل جنازه به خانه میرسند و میخوابند که فردا را دوباره به همین صورت شروع کنند! تا میتوانید کتب مهم و مرجع را مطالعه کنید. کتب دینی، تاریخی، ادبی و غیره. البته سیر مطالعاتی داشته باشید و بیگدار به آب نزنید! خیلی از جوانان به اشتباه و ندانسته یک کتاب (مثل کتابهای دکتر شریعتی و صادق هدایت و امثالهم) را خواندند و تمام زندگیشان نابود شد! مراقب باشید. در این زمینه، از یک مرشد مثل شخصیتی که در ابتدای مطلب اشاره کردم استفاده کنید. تجربه خودم: چهارده ساله بودم که به پیشنهاد همان دوستی که در ابتدا گفتم، نامهای به «مرکز پاسخ به سؤالات حوزه علمیه قم» نوشتم و گفتم که میخواهم در زمینه تاریخ و مسائل اسلامی مطالعه کنم. لطفاً من را راهنمایی کنید و یک سیر مطالعاتی برایم تعیین کنید. شاید باور نکنید که بعد از 12 سال، من هنوز آن نامه را دارم! عکس گرفتم که ببینید: انصافاً نامه کاملی ارسال کردند و من کتبی که معرفی کردند را تقریباً به همان صورت مطالعه کردم و جلو رفتم. به طور مثال، اولین کتابهایی که معرفی کردند، داستان راستان و دیگر کتب استاد مطهری بود که من شبها در رختخواب دو سه داستان را برای خودم و برادرانم میخواندم و بعد میخوابیدیم. همین دوست مذکور، مطالعه هر نوع کتاب از شریعتی را تا سنین بالا برایم ممنوع کرده بود. کتابهای ارزشمندی به من هدیه میداد و از من میخواست که خلاصهاش را تحویل دهم تا یک کتاب دیگر جایزه بدهد! تمام آن کتابها را هنوز دارم و مثل طلا حفظشان کرده و میکنم. او بعد از آن، من را مسؤول کتابخانه مسجد کرد و این لحظه، یک نقطه خاص در زندگیام بود. به هر حال، باید به هر نحوی شده، خود را عادت به مطالعه دهید. باید عادت کنید که اگر نیم ساعت بیکار هستید، یک مجله یا یک برگه یا یک کتاب بردارید و بخوانید. (من حتی در دوران سربازی در بین کلاسهای خسته کننده که همه میخوابیدند، کتاب جیبی از جیبم در میآوردم و مطالعه میکردم. آنقدر سرم توی کار خودم بود و مطالعه میکردم که چند تا از بچهها روز آخر میگفتند: حاجی! آدم عجیبی بودی!!!) هیچ چیز مثل مطالعه روح شما را پرورش نمیدهد. شما را در هر زمینه، قوی و صاحب بیان میکند. خلاصهنویسی کنید و سعی کنید سررسیدهایی از جملات برگزیدهی آنچه خواندهاید، پر کنید. به مرور باید بتوانید یک صفحه کتاب را با یک نگاه مطالعه کنید. به مرور با نگاه به یک مقاله یا کتاب، سریعاً متوجه میشوید که کدام بخشها ارزش خواندن دارد و با توجه به آن جمله زیبا از نویسنده خارجی که گفت: "صحیحترین راه مطالعه آن است که فقط بخشهایی از کتاب را بخوانید که باید بخوانید" میتوانید کتابهای زیادی بخوانید و مغزتان را پر کنید از مطالب مفید که هر کدام، آینده شما را خواهد ساخت. من فکر میکنم کامپیوتر برای یک دانشآموز (به خصوص، قبل از دوم دبیرستان) یک سم به تمام معناست! هرگز به آن عادت نکنید! تمام وقت شما که میتواند صرف بهترین کارها شود را میگیرد. کامپیوتر برای زمانی است که شما خودتان را به اندازه کافی از دانستههای مفید که در کتب هست، پر کردهاید و به استفاده مفید از وقت، عادت کردهاید و حالا برای تکمیل آنها از کامپیوتر استفاده میکنید. اگر قبل از این سنین به کامپیوتر رو بیاورید، معمولاً معتاد بازی کردن و چت کردن و کارهایی که آینده شما را تخریب میکند میشوید. فرصت برای یادگیری کامپیوتر، بسیار زیاد است. بعد از 20 سالگی یکی از آرزوهایتان برگشتن به دوران قبل از 20 سالگی و رفتن به مسافرتهای دسته جمعی با دوستانتان خواهد بود! پس فرصت را از دست ندهید! حیف نیست شما با این همه استعداد، خط زیبایی نداشته باشید؟ کلاسهای خطاطی را در طی سال فراموش نکنید. تا زمانی که مدرک ممتازی و حتی استادی را نگرفتهاید، دست برندارید. قبل از 20 سالگی باید خیلی چیزها را تجربه کنید. کنجکاو باشید. کار با میکروسکوپ، تلسکوپ و امثالهم را یاد بگیرید. از خانواده بخواهید که برای خرید این قطعات برایتان هزینه کنند. در کلاسهای ستاره شناسی و کلاسهای علمی دیگر شرکت کنید. اگر در درس شیمی و فیزیک یک آزمایش وجود دارد، حتماً تجهیزات آن را بخرید و در منزل تجربه کنید. من عاشق این آزمایشات بودم و هنوز هم کاغذ تورنسلهایی که از مدرسه کش رفتم را دارم!! (البته شوخی میکنم من آن زمان نفر اول و جزء تیم آزمایشگاه علوم شهرمان بودم و برای مسابقات استانی تمام تجهیزاتی که میخواستیم را در آزمایشگاه در اختیارمان قرار میدادند، ما هم گاهی برخی از آنها را میآوردیم خانه!!) قبل از این، یک نکته بگویم: در همه مسائل، بیش از حد متمرکز شدن روی آنرا پیشنهاد نمیکنم. به طور مثال ورزش حرفهای یا حتی یادگیری قرآن به صورت کاملاً تخصصی و حرفهای را پیشنهاد نمیکنم. از هر چیز، تا حدی که فکر میکنید لازم است برای یک زندگی شیرین و پرسعادت، یاد بگیرید. مثلاً شنا، پینگپنگ، اسبدوانی و امثالهم ورزشهای خوبی هستند که من خودم تا حدی که لازم داشتهام یاد گرفتهام. اما ورزشهایی مثل جودو، کشتی، وزنهبرداری، پرورش اندام و امثالهم به نظرم واقعاً بیارزش هستند. کشتی یاد بگیری که چه؟ تمام استخوانهای بدنت بشکند و جودو یاد بگیری که چه؟ گول مسؤولین ورزش مملکت را نخورید که برای اینکه نام ایران و در کنارش نام خودشان بالا برود، اینقدر برای ورزشهای بیفایدهای مثل جودو و کاراته و امثالهم تبلیغ میکنند. اگر شیعه (مسلمان) هستید ادامه را بخوانید: اگر مسلمان هستید، این شانس را دارید که کارهای ارزشمند دیگری نیز در این سنین انجام دهید تا با یک اعتماد به نفس و مغزی پاک و ارزشمند وارد دوران جوانی شوید. تا قبل از 20 سالگی باید تکلیف خودتان را مشخص کنید: آیا واقعاً و از ته قلب میخواهید مسلمان باشید یا خیر؟ اگر میخواهید مسلمان آبکی باشید، همان بهتر که دین دیگری را انتخاب کنید چون اسلام برای کسی که مسلمان واقعی نباشد، بیشتر ضرر است تا فایده (و لایزید الظالمین الا خسارا). اما اگر تصمیم گرفتید، مسلمان باشید، باید مسلمان واقعی باشید! باید به این جمله از ته قلب باور داشته باشید: باید به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید که هر کس این جمله را باور نداشته است، با مغز به زمین خورده است! اگر میخواهید دکتر متخصص قلب هم باشید، باید بدانید که اسلام حداقل کاری که برای شما میکند این است که از شما در برابر بیراهه رفتنها، اعتیادها، گرفتار مستیها و زنبازیها و گناهآلود شدنها محافظت میکند. باور ندارید؟ آینده، نزدیک است! حالا، اگر این را پذیرفتید، بقیه نکات را بخوانید. از سنین کم (ده دوزاده سالگی) در کلاسهای قرآن که در مراکز قرآنی و مساج شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : پری
برخی از اقوام کشورهای مختلف، روشهای درمانی عجیبی دارند که فرد پس از آگاهی از آنها به درمان شیمیایی توجه بیشتری نشان میدهد. به گزارش پایگاه خبری شین هوآ؛ عجیبترین درمانهای دنیا به قرار زیر است:
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : پری
جواهردشت جواهری در خطه سرسبز گیلان است. سرزمین زیبای جواهردشت در ۲۶ کیلومتری محله سیاهکلرود در شرق استان گیلان و در شهرستان رودسر واقع شده است.
قهوه خانه های بین راهی محلی مناسب برای خوردن چای و استراحت است که معمولاً رانندگان دقایقی را درکنار یکی از آنها می ایستند. قبل از ورود به محله جواهردشت آستانه متبرکه «نقره عباس» در دشتی زیبا و وسیع قرار دارد که معمولاً اهالی و مسافران برای زیارت و سیاحت به آنجا می روند تا چشم انداز زیبای آن را ببینند. وجود گیاهان زیبا مانند «میش گوش» و انواع گل های مختلف با رنگ های متفاوت از جمله زیبایی های این منطقه است، از کنار بقعه، محله و خانه های زیبای آن که با سقف های شیروانی روزبه روز در حال افزایش هستند دیده می شود، در گذشته تعداد خانه ها محدود بود اما هر روز خانه ای جدید بنا می شود.
در سراشیب سبزه زاران زمین های زیرکشت سیب زمینی و صدای دلنشین زنگوله های گوسفندان در حال چریدن برای هر بیننده تازه واردی جالب و تماشایی است. زمین های محصور شده با سیم خاردار و دیوارهای سنگی همه و همه نشانگر زیبایی و حد و مرزهای همسایگی و باغ های کشاورزی است. جواهر دشت آب لوله کشی ندارد و مردم منطقه آب شرب خود را از چشمه های داخل محله تأمین می کنند. جواهر دشت، جواهری دیدنی است و هر ایرانی و بخصوص گیلانی مشتاق طبیعت حق دارد برای یکبار هم شده این روستا را ببیند و با مردم خوب و مهربان آنجا که از سیاهکلرود، قاسم آباد علیا و سفلی، گاوماست و روستاهای دیگر که در فصل تابستان در در ضلع جنوبی جواهردشت قله بلند و زیبای سماموس با غرور و سرافرازی قد برافراشته و با ارتفاع ۳۶۲۰ متر از سطح دریا جواهر دشت را در پناه خویش گرفته است. برای رسیدن به قله سماموس حتماً باید یک راهنما از محله به همراه گردشگران و مسافران باشد تا آنان راه را گم نکنند. به گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان مطالعه کتب محققان دارالمرز گیلان، از آستارا تا آستار آباد، رویان و رستمدار، راهنمای گیلان و کتاب گیلان درباره جواهر دشت جز چند نام درباره آستانه متبرکه دیده نمی شود.
به گفته پیران و ریش سفیدان محل، چون در دوران قدیم جواهر نامی دراین آبادی بزرگتری و سروری مردم را داشت به احترام او نام آبادی را جواهردشت نهادند. عده ای دیگر عقیده دارند که چون زمین های دامداری و جنگل های اولیه تبدیل به چمن زار و سبزه زار شد و زیبایی سبزه ها و چشمه سارها و مرغوبیت زمین برای کشت و کار مفید بود از آن رو این محل را جواهر دشت گفتند.
شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 15:29 :: نويسنده : پری
زنانی كه از خودشان بیزارهستند
دیوار محافظی به نام انتقاد از خود
شما زیبایید
تشكر كنید
پیروزیهایتان را فهرست كنید
آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|