پری دریایی You Are Always In My Heart |
|||
دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 11:0 :: نويسنده : پری
عيار واقعي بودن تصميم ان است که دست به عمل بزنيم>>> انتوني رابينز
اجازه نده ترس تو را فلج سازد>>>مارک فيشر
افرادي که از ريسک کردن ميترسند به جايي نميرسند>>>مارک فيشر
منشا همه بيماريها در فکر است>>> ژوزف مورفي
رحمت خداوند ممکن است تاخير داشته باشد اما حتمي است>>>انتوني رابينز
چنانچه نيک انديش باشيد خير و خوشي به دنبالش خواهد امد>>>ژوزف مورفي
افراد موفق هيچ وقت اجازه نميدهند که شرايط ازارشان دهد>>>مارک فيشر
افرادي که زمان را در انتظار شرايط عالي از دست ميدهند هرگز موفق نميشوند>>>مارک فيشر
اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعيين ميکند.>>>انتوني رابيتز
هنگامي که تخيلات و منطق در ضديت با هم قرار بگيرند تخيلات پيروز ميشوند>>> مارک فيشر
وقتي که هدف روشني داشته باشيم احساس روشني به ما دست ميدهد>>>انتوني رابينز
ترس را از خود بران و با خود بگو من با نيروي شعور خود قدرت انجام هر کاري را دارم>>>ژوزف مورفي
هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتي و شادي را انتخاب کند>>>ژوزف مورفي دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 10:39 :: نويسنده : پری
برادر
شخصي به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك ماشین كه رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"
دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 10:39 :: نويسنده : پری
تو چشای سیاهش زل زد همون چشمایی که وقتی ۱۶سال بیشتر نداشت
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..! سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت) دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 10:34 :: نويسنده : پری
تا به حال چيزهاي زيادي راجبه موجودات عجيب و غريب ديده و شنيده ايد. يكي از اين موجودات خيالي كه هميشه يه گوشه از ذهن ما وجود داشته و حتي تو بعضي فيلم ها و انيميشن ها ديديمش شخصيت "پري دريايي" هستش. با شنيدن اين كلمه اولين چيزي كه به ذهنمون ميرسه يه دختر هستش كه از نصف بدنش به بعد به شكل ماهيه !!
اما بايد بگم همين موجود خيالي همچين بگي نگي هم خيالي نيستن!! چون تو گوشه و كنار دنيا چندين بار توسط افراد مختلف ديده شدن. البته ۱ كلاغ ۴۰ كلاغ هم زياد شده، دغل بازي زياد كردن. خيلي ها ساختگي بوده، يا كار فوتوشابي هستن. اما اينجا چند تا عكس از اون واقعي هاش واستون گذاشتيم كه البته به خوشگلي اونايي كه تو فيلم و كاتون ها ديدين نيستن!!
دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:, :: 10:32 :: نويسنده : پری
” السی ” دخترکوچکی بود که با پدر و مادرش در خانه ای نزدیک ساحل دریا زندگی می کرد
در یکی از روزها ” السی ” از زبان پیرمردی که کنار ساحل بستنی می فروخت ،داستانی در مورد پری دریایی شنید . از آن روز به بعد دخترک تمام هوش و حواسش پی آن بود که چگونه می تواند تبدیل به یک پری دریایی شود.
او ابتدا این سؤال را از پدرش پرسید ، اما پدر ” السی ” که تمام فکرش این بود که روزها تعداد بیشتری پیراشکی در کنار ساحل بفروشد ، با بی حوصلگی به او جواب سربالا داد . پس از آن دخترک از مادرش ، همسایه ها و خلاصه از هر کسی که می شناخت این سؤال را پرسید اما جواب را پیدا نکرد تا اینکه یک روز حوالی ظهر که طبق معمول هر روز به دستور پدرش ، حدود ۲۰ پیراشکی توی سینی گذاشت و کنار ساحل به سوی دکه ی پدرش راه افتاد که ناگهان چشمش به مردی افتاد که کنار آب نشسته بود ” السی ” که خبر نداشت آن مرد یک دله دزد است ، به سویش رفت و از او پرسید : “چگونه می توان پری دریایی شد ؟ ” مرد دزد وقتی چشمش به پیراشکی ها افتاد ، فکری به سرش زد و نقطه ای را در فاصله صد متری – داخل دریا – به ” السی ” نشان داد و گفت : ” تو باید تا آنجا شنا کنان بروی و از کف دریا که عمقش فقط یک متر است ، پنج تا صدف بیاوری تا من راز پری دریایی شدن را به تو بگویم . ” دختر بینوا با خوشحالی سینی پیراشکی ها را به دست مرد دزد سپرد و به آب زد و صد متر را شنا کرد و هر طوری بود از کف دریا پنج صدف پیدا کرد و راه رفته را برگشت اما وقتی مرد را ندید تازه فهمید کلک خورده است ! لذا در حالی که گریه می کرد نگاهی به صدفها انداخت که ناگهان دید داخل یکی از صدفها ، مرواریدی درشت و درخشان وجود دارد ! ” السی ” معطل نکرد و با سرعت به طرف دکه ی پدرش دوید … آری ، دخترک شاید نمی دانست چگونه می توان پری دریایی شد ، اما خوب می دانست که قیمت آن مروارید برابر است با قیمت تمام مغازه هایی که در ساحل دریا قرار دارد آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|